بسم رب المهدی(عج)
سلام علیکم خدمت تمام دوستان مسجدی ، وبلاگ نویس ، مدرسه ، دانشگاهی ، ((طرح ولایتی (به خصوص داداش عبدالله گرامی))) و هر کسی که این مطلب رو می خونه.
چند وقت قبل یکی از اصول زندگی ام رو برای یکی از برادر هام که بر اثر یه سری سوء تفاهم ها با هم یه نمه اختلاف نظر پیدا کرده بودیم بیان کردم و این برادر عزیز هم به من (یا به قول یه دوست آذری زبان: شیطان پلید پست و... که کفش پوشیدن هم بلد نیست) گفت که مشکل من هم با این اصول که تو زندگیت داری.
حالا چرا دارم این مطلب رو می نویسم؟
چون احساس می کنم که به دلیل موذمار بودن (به یاد براااااااااااااااااادر عبدالله که مخترع این کلمه وزین که خلاصه شده مارمولک موذی است که طبق درجه بندی خودم بعد از مارمولک 2 و مارمولک تمام استفاده می شه و شامل موذمار 2 و موذمار تمامه) اون هم از نوع موذمار تمام و به دلیل خیلی از مصلحت هایی که خیلی از رفتار های ناخواسته رو به وجود می یاره و به دلیل فعالیت در مکان های مختلفی که باعث میشه بعضی وقت ها حرکت هایی که در خور جمع دیگری است در جمع دیگر به وجود بیاد که البته هر سه تای این ها هم اشتباهه و توجیه که همه دوستان هم می دونن توجیه ... است باعث به وجود اومدن دید اشتباهی می شه که البته نا حق هم نیست تصمیم گرفتم که بر خلاف علاقه ام یا بهتر بگم دلخواهی من (چه زیان ها که نمودم زه ره دلخواهی / چه ملامت که کشیدم به هواخواهی دل)(به یاد استاد عزیزم دکتر آقا مرتضی آقا تهرانی) که تصمیم گرفتم زیر پا بذارمش و این اصول رو اعلام عمومی کنم تا اگر اشتباهی در این اصول هست من رو راهنمایی کنید (گوش شیطون کر تصمیم گرفتم در این ماه رمضون اگه خدا بخواد آدم بشم .
اصول من: این اصول بدون ترتیب گذاشته شده و تعدادی است که به ذهنم رسید اگر بیشتر شد اضافه می کنم)
- 1-عزت نفس : نفس به طور نا محدود جای رشد داره و باید رشد کنه حتی اگر این رشد مستلزم جهاد با جان و مال و آبرو باشه (رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند ...)
- 2-انسان کرامت داره و این کرامت نباید شکسته بشه (حاج آقا پناهیان)
- 3-نباید دروغ گفت ولی هر راستی رو هم نباید گفت (امام زمان (عج) حاضر اما ظاهر نیست لازم هم نیست مکان زندگی امام زمان گفته بشه )
- 4-خیلی حرف ها نباید با زبون زده بشه باید با عمل نشون داده بشه (امام علی (ع) سرش رو در چاه می کرد اون که باید می گرفت خودش می گرفت)
- 5-باید از قوانین طبیعت الگو گرفت ، از تجربه دیگران درس گرفت سپس نتیجه گیری کرد (سیروا فی الارض...)
- 6-رفتارهای هرکسی رو هر کس دیگه باید در حد خودش بدونه یکی بدونه آدم عمل مستحبی انجام می ده یکی هم نباید بدونه چون براش سنگینه (این رو نمی دونم از کجا الگو گرفتم)
- 7-رفتار ها در قبال انسان نا آگاه باید درود بر با حجابی باشه نه مرگ بر بی حجابی(اشداء علی الکفار / خیلی از انسان های جاهل قابل هدایت هستند پس قبل از اینکه کفار باشند می تونن از بینهم باشند)
- 8-در احکام در جامعه اسلامی اجبار وجود داره (احکامی که به نوعی با حوزه عمومی ارتباط پیدا می کنه ) ولی در اخلاق هیچ اجباری وجود نداره. (این رو سندی براش یادم نیست ولی میدونم از یه بزرگ شنیدم)
- 9-الگوی ارتباطات مبتنی بر عقاید(انّی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و ولی لمن والاکم و عدو لمن عاداکم)
- 10-شروع بسیاری از کار ها با انسانه و لی ادامه کار به خیلی از مسائل که انسان خیلی روی اون ها حساس نیست ربط پیدا می کنه پس معلوم نیست که کار ادامه پیدا کنه یا نه(عالم الغیب و الشهاده)
- 11-از اصول ارتباطات موثر اینه که حرکت بعدی قابل تشخیص نباشه(یه اصل در شطرنج)
- 12-حرف باید طوری باشه که فقط مخاطب خاص حرف رو بگیره (به نظر خودم)
- 13-مهم تر از اینکه من بخواهم دیگران رو هدایت کنم اینه که خودم باید بیشتر هدایت بشوم و رشد کنم پس هیچ چیز نباید جلوی رشد من رو بگیره (ان اکرمکم عند الله ...)
- 14-انسان در قبال مالش هم باید مثل جان و آبروش که یک دونه هست برخورد کنه(شهدا یه جون داشتن گذاشتن ولی ما می خواهیم از اضافه مالمون در راه خدا جهاد کنیم)
- 15-از هر کس باید در حد خودش استفاده کرد و با هر کس هم باید در حد خودش رفتار کرد(بعضی از اعمال که برای عده ای مستحبه برای عده ای دیگه واجبه نماز شب برای پیامبر و ائمه)
- 16-اخلاق نسبی نیست برای همین ویژگی های اخلاقی رو نمی توان به اسم مصلحت رعایت نکرد (بر گرفته ازکتاب بنیاد اخلاق نوشته استاد مجتبی مصباح)
- 17-ادب یک ضرورت و عدم رعایت ادب اگه از سر اشتباه باشه فقط با اعلام اشتباه و عذر خواهی قابل جبرانه
- 18-همیشه اول باید زیر ساخت ها شکل بگیره بعد رو ساخت ها مورد نقد قرار بگیره اول بنیاد ها شکل بگیره بعد رفتار ها نقد بشه و آسیب شناسی بشه یعنی اول باید قبل از هر کار اصول اعتقادات شکل بگیره یعنی اول ریشه تعریف بشه بعد اخلاق و احکام و....(استاد مصباح یزدی ، استاد مصباحی مقدم و...)
- 19-مردم باید بفهمن که باطن هر کس با تعریفی که در عوام از ظاهر اون شخص تعریف می شه فرق داره.
- 20-مهمترین امر برای داوری عمل هر فرد ضمنا برای هر فرد هم عمل خودش باید از همه چیز مهمتر باشه.
- 21-انسان باید همزمان هم شاگرد باشه هم استاد (زکاة علم نشره )
- 22-انسان ممکن الخطاست نه جایز الخطا پس اگر خطا کرد حتما باید اون خطا رو جبران کنه در غیر این صورت یه خطای دیگه مرتکب شده.
- 23-آدم نباید به رزق معنوی کم قانع بشه ولی به رزق مادی باید قانع باشه اگه رزق مادی در راستای عمل معنوی قرار بگیره نباید به کم اون هم قانع بود (در امور معنوی به بالا دستت نگاه کن در امور مادی به زیر دستت)
- 24-انسان همیشه باید صدر نشین باشه البته صدر نشینی باید تعریف بشه مثلا خیلی جاها خادم بودن از متولی بودن با ارزش تره ( زمان جنگ یه نفر شبها دست شوییها رو می شسته کسی نمی دونسته کیه یه شب کمین می کنن می گیرنش می بینن یکی از سردار ها است ( تا اون جایی که تو ذهنمه حاج همت بوده) که این کار رو می کنه یعنی مقام این کار از فرماندهی برای یکی مثل حاج همت بالا تره)
- 25-انسان باید این درد رو داشته باشه که از سریعترین راه ممکن به مقصد برسه (در سوره حمد می گیم که ما رو به صراط هدایت کن نه سبیل که راه مستقیم نیست)
- 26-زندگی بدون بندگی شرمندگی است(استاد عزیزم حاج آقا ماندگاری)
- 27-همیشه حسن ظاهر کفایت می کنه و ما حق تجسس نداریم (طبق حدیث ابتدا 40 ظن مثبت بعد شک اگه اون هم جواب نداد یقین)
- 28-حق شکستن صفوف مسلمین را نداریم مگه اینکه اون جمع از مسلمین بودنشون بیشتر ضرر داره تا منفعت داشته باشه.
- 29-اگه کاری در راه خدا برای ما انجام شده ما هم باید اون کار رو یا با توجه به مقتضیات کار لازم در اون زمان رو برای اشخاص دیگه انجام بدیم (زکاة علم نشره)
- 30-و آخر در این قسمت هم:
انتظار فرج با بی عملی همراه
نمی شود
(امامنا و سیدنا و قاعدنا و مقتدانا
امام سید علی الحسینی الخامنه ای )