بسم الله القاصم الجبارین
خوب الان باید بپرسین که چرا این قدر خشن شروع کردم؟
خوب دلیلش اینه که می خوام راجع به خبرگان رهبری بنویسم.
خدایی اعصاب برا ما نذاشتن حسن روحانی تایید صلاحیت می شه بعد آقا مرتضی تهرانی و علی مصباح و سید عباس نبوی و.... رد صلاحیت می شن . خدا وکیلی چه وضعشه حسن روحانی صلاحیته انتخبه رهبر داره.
کاری نداریم آقای هاشمی خوب یا بد ولی یه بار دیگه اون فیلم انتخابات ریاست جمهوری آقای هاشمی رو نگاه کنید بعد بگین انصافا می شه مثلا آقای هاشمی روی کار رهبری نظارت کنه؟
خدا وکیلی تو این انتخابات درست انتخاب کنیم . یا علی مدد.
لیست منتخب نخبگان حوزه و دانشگاه به علاوه آقای هادوی تهرانی و آقای مصباحی مقدم و آقای کازرونی لیست خوبیه.
التماس دعا.
بسم رب الشهداء و الصدیقین
این هم یه مطلب برای مخاطبین خاص:
هر کس که فکر کرد کسی می تونه مخاطب این پست باشه برای دیدن این مطلب او ن طرف رو خبر کنه .
یه بسم الله دیگه
از اون جایی که گردن ما یه نمه نازک تر از چناره و خوب با این گردن نازک مسلما کمر ما هم با اون تناسب خواهد داشت مکان بسیار مناسبی برای ریختن بار ها و کم آوردن ها خواهد بود.
و از اون جایی که گردن ما از چنار فقط یه نمه نازک تره هر وقت بار ها به مقصد رسید هزار تا صاحب پیدا می کنه و ما هم مجبوریم حرف نزنیم.
یعنی چی؟
یعنی همیشه خیلی از دوستانی که دیگه نمی تونم برادر خطابشون کنم و خیلی از دوستانی که همچنان برادر خطابشون می کنم کم کم دارن ما رو کفری می کنن هر چند که با این گردن نازک از پسشون بر نمی یاییم ولی یه کاری می کنن که ما آخرش دو باره هیچ کاری نکنیم آخه گردن ما اونقدر نازکه که کسی در حدش نیست!!!!
داشتم می گفتم دوستان برادر و دوستان نا برادر هر بلایی که بخواهید سر ما آوردن از جمله دزدی طرح های ما بود برای پوز زنی حالا غافل از اینجا که هدف ما از ارائه طرح ها این نیست که حتما اون طرح رو خودمون پیاده کنیم و هدفمون اینه که اون طرح پیاده بشه حالا توسط هر کسی نتیجه این هدف چیه (به قول داش علی که عشق این تیکه امام خمینیه) چه بکشیم چه کشته بشیم پیروزیم.
از بلایای طبیعی دیگه ای که سر ما می یارن دعوت به همکاری ؛ و از اون جایی که اگه کاری رو قبول کنم سعی می کنم با تمام قدرت اون کار رو انجام بدم (راستی اینجا یادم نره این من که می گم یه نفر نیست یه گروه 7-6 نفره در جاهای مختلفه) بعد از مدتی یقین پیدا می کنن که نه این پسره اومده اینجا رئیس بشه و اصلا فکر نمی کنن که یه تشکل فنچ چی هست که ریاستش باشه(همون قضیه مورچه و کله پاچه) بعد هم عذر ما رو می خوان و ما هم به هیچ عنوان کار رو نصفه ول نمی کنیم و بعد از تکمیل کار خودمون خداحافظی می کنیم و می ریم از اون جایی که کسی رو برای جایگزین پیدا نمی کنن سعی می کنن که کار های انجام شده رو از اول انجام بدن یا رو بیارن به طرح دزدی و از اون جایی که کل ایده طرح رو نمی دونن متاسفانه گند می زنن و من هم بلا فاصله (قبلا به این من اشاره شد) در یک جای بزرگتر از جای قبلی مشغول به کار می شم و وقتی که تشکل قبلی می فهمه سعی در تخریب می کنه غافل از اینکه ما اگه کشته هم بشیم پیروزیم.
از بلایای دیگه می شه به دیوار بودن به عنوان محل پرتاب کاسه کوزه اشاره کرد که هر جا که گندی هر کسی بالا می یاره اون گند رو به سوی ما پرتاب کنه و بندازه گردن ما ولی دو باره غافل از اینکه اون هایی که باید ما رو بشناسن می شناسن و به چشم بچه دوستان برادر و دوستان نا برادر رو نگاه خواهند کرد. و در ضمن هدف ما هم توش شکست نداره حتی اگه بی آبرو هم بشیم ولی کار انجام بشه ما پیروزیم .
نکته دیگه اینه که دوستان تا کم می یارن و یا از ما انتقاد می شنون یه پسوند منحرف منافق بد زشت جاهل نادون نفهم گمراه و الضالین و غیر المغضوب علیهم رو به اسم ما اضافه می کنند و هر چی اخلاق بد هم از این و اون می بینن و حتی از کسانی که ما توفیق زیارتشون رو نداشتیم به گردن این آدم منحرف می اندازن .
چه تو مسجد چه تو دانشگاه و چه تو .....
که من از مسجد و از میکده بی زار شدم.....
ولی توصیه می کنم که برای بیشتر شدن عمر مفید دوستان به این نکته توجه کنن که عیوب و ایرادات یکدفعه پیش نمی یاد و به مرور شکل می گیره و اگه عیبی می بینند اول به این یه بیت شعر توجه کنن و بعد بندازن گردن این و اون:
من اگر رندم و بد نام برو خرده مگیر/زانکه هر خوب و بدی از ادب استاد است.
آره رفقا کلی از ایراد ها از خودمونه.
بزرگترین مصلح بعد از غیبت کبری هم می گفت که نقطه آغارهر اصلاحی خود انسان است پس بیایم قبل از محکوم کردن و دک کردن این و اون یه نگاه هم به خودمون بندازیم ما بسم الله گفتیم یه بسم الله هم شما بگین که که ما آقوشمون به روی همه دوستا و رفقا بازه چه از نوع برادر و چه از نوع نا برادر با هیچ کس هم مشکل نداریم حتی اون هایی که پشت ما رو به عنوان سیبل خنجرشون انتخاب کردن . به جای فرار و دور زدن بیاین با هم باشیم البته با محوریت فعالیت تشکیلاتی بر مبنای تقوا و شایسته محوری .
این رو هم بدونین که مشکلات در مسیر خیلی زیاده که: گر مرد رهی میان خون باید رفت.
ما بسم الله رو گفتیم اگه شما هم گفتین شاید به نتیجه رسیدیم و در غیر این صورت بدونین که هدف غیر خدایی محکوم به شکسته.
یا علی مدد التماس دعا
تقصیر کسی نیست که اینگونه غریبیم/حتما که خدا خواسته دلتنگ بمیریم
خدایا تا ظهور دولت یار/ گل پیغمبر ما را نگهدار
بسم رب الشهدا ء و الصدیقین
سلام
جاتون خالی مشهد که بودیم شروع کردم کتاب تو می آیی استاد علی صفایی حائری(ره) رو خوندن انصافا زیر بار حرف هایی که زده له شدم هر کی می تونه حتما این کتاب رو بخره(میدان انقلاب خ 12 فروردین انتشارات افق) و بخونه چند تیکه از کتاب رو براتون می ذارم که استفاده کنید:
آمادگی در ذهنیت و روحیه و طرح وتدبیر و تربیت نیرو ها و تشکل و سازماندهی آن ها و جاسازی و جایگزینی بی وقفه آن ها.
کسی که انتظار تولد فرزندی عزیز و یا مهمانی محبوب را دارد، بی تفاوت، بی خیال ، بی توجه و بی مسئولیت نیست .انتظار در حالت و در رفتار و عمل تاثیر می گذارد و منتظر آدابی را نا خواسته و حتی بی توجه دنبال می کند.
توجه ،
عهد،
انس،
توسل
و آماده باش از منتظر جدا نخواهد شد.
کسی که سر در لاک تعلق و بت ها دارد ، نمی تواند به مهدی روی بیاورد و نمی تواند که همراه حجت بیاید و نمی تواند که دوام بیاورد.
راهی به سوی رسول یافتن ، با همراه رسول ماندن و از او جدا نشدن و در چند راهی خواسته ها از او نبریدن ، برابر نیست.همراهی رسول، همراهی در اهداف را می خواهد . و من که به هدف هایی کوتاهتر از هدف های رسول دل بسته ام ، ناچار از رسول جدا می شوم . ناچار از ولی جدا خواهم شد ، همانطور که آن سوار در عصر عاشورا و در هنگام تنهایی حسین از او جدا شد ، و سوار بر اسبی که میان خیمه ها پنهان کرده بود و آن را از تیر ها و نیزه ها محفوظ داشته بود ، به تاخت از حسین رو بر گرفت و توجیه هم داشت که با حسین بر سر نصرت او بیعت کرده بود و در چنین شرایطی دیگر نصرتی کارآمد نیست و مرگ است و شهادت.
در هر حال پیمان بر ساختن و سوختن و جان باختن و هستی به پای دوست انداختن ، پیمان کسانی است که پناهی جز مهدی نمی بینندو جز قلعه توحید پایگاهی نمی بینند.
برای آنها که سرعت نور و بیشتر دارند ، کمترین لرزه ها کیلومتر ها انحراف است.اما برای ما که در جا ایستاده ایم و فرمان را می چرخانیم ، این همه گردش و انحراف ، جز چند متر و سانتی متر حاصلی نمی آورد. جرم ما توقف ماست و مجازات آن ها به خاطر سرعت سیر و مقدار سلوکشان.
انشاء الله در پست های بعدب بیشتر از این کتاب مطلب براتون می ذارم در ضمن دو سه تا پست پایین تر یه تیکه دیگه از این کتاب هم هست اون خیلی عجیب سر بزنید.
تقصیر کسی نیست که اینگونه غریبیم/حتما که خدا خواسته دلتنگ بمیریم
خدایا تا ظهوردولت یار /گل پیغمبر ما را نگهدار